ساختار مقالات علمی و متون دانشگاهی
تاریخ انتشار: ۱۴۰۱/۰۲/۱۵
یکی از ویژگیهای مهم متون آکادمیک و دانشگاهی برخورداری از نظم مشخص و ضرورت تنظیم آنها به شیوهای خاص است. این متون دارای ساختار واضح و مشخصی هستند و چنین ساختاری کمک شایانی به مطالعه راحتتر خواننده متن شما و درک بهتر مطالب از سوی خواننده میکند. همچنین، سهم بسزایی در سازماندهی آسانتر مطالب شما خواهد داشت. ساختار متن دانشگاهی باید در کل متن و در هر بخش، بند و حتی هر جمله ای، واضح و روشن باشد.
ساختار کل متن و هر یک از بخشها
اکثر متون دانشگاهی در علوم مطابق با مدلی به نام ایمراد (Imrad) مخفف مقدمه، موارد و روشها، نتایج و بحث، و نتیجه گیری تدوین و ارائه میشوند. ایمراد (Imrad) اغلب با تصویر زیر نشان داده میشود (توضیحاتی در ادامه ارائه شده اند).
چنین مدلی، باید علاوه بر پاسخ به سؤالات تحقیق برای حصول به اهداف تحقیق تکمیل شود زیرا بخش های مذکور تشکیل دهنده پایه و بنیان اصلی متن دانشگاهی در علوم میباشند. اغلب مواقع هم در انتهای مقدمه با چنین بخش هایی مواجه خواهیم شد، البته گاهی هم پس از عنوان جداگانه، ملاحظه میشوند.
در ادامه متن حاضر، مروری کلی خواهیم داشت بر مواردی که باید در هر یک از بخش های متن علمی و دانشگاهی گنجانده شوند. همچنین، پیشنهاداتی در رابطه با نحوه ساختاربندی متن و منسجم تر سازی متون آکادمیک عنوان شده اند.
هدف (Aim)
هدف در واقع تعیین کننده هدف کل متون دانشگاهی و محتوای موجود در هر بخشی است. هدف به چیزی اشاره دارد که خواهان حصول به آن به واسطه انجام مطالعه تان هستید. یک نمونه از آن میتواند هدف از مطالعه «بررسی نحوه تأثیرگذاری مداخلات پرستاری بر ترک سیگار» باشد. همچنین، تناسب و سازگاری هدف با هر بخش دیگری از متن حائز اهمیت است. عنوان باید بیانگر همان ابعاد و جوانبی از مطالعه باشد که هدفتان نیز به آنها اشاره دارد، و تمامی بخش های بعدی متن باید پاسخگوی هدف باشند.
سوالات تحقیق (Research questions)
هدف اغلب تا حدودی کلی میباشد و ممکن است تنها محدود به سؤالات تحقیق باشد. به عبارتی، سؤالات تحقیق، در واقع سؤالات خاصی هستند و شما را قادر به حصول به هدفتان خواهند نمود. در مثال، سؤالات تحقیق میتوانند عبارت باشند از: «چه مداخلات پرستاری باید صورت گیرند؟» و «چند بیمار پس از گذشت یک سال همچنان در وضعیت ترک سیگار هستند؟». همچنین، باید به خاطر داشته باشید که وجود رابطه واضح مابین هدف و سؤالات تحقیقتان ضرورت دارد، اما این دو نباید یکسان در نظر گرفته شوند. تنها باید سؤالاتی مطرح شوند که به شما در رسیدن به هدفتان کمک کنند.
در صورت بیان چندین سؤال تحقیقی، باید ترتیب و توالی پرسش آنها نیز در نظر گرفته شوند. آیا در بیان آنها نظم و توالی منطقی رعایت شده است، به عبارتی، آیا امکان درک برخی از سؤالات تنها پس از خواندن سایر سؤالات وجود دارد؟ آیا ممکن است برخی سؤالات مهمتر باشند؟ سؤالات تحقیق باید به همان ترتیبی عنوان شوند که نزد شما منطقی است و سپس، همان ترتیب هم تا باقی پایاننامه تان حفظ گردد.
هدف و پایاننامه تان لزوماً مشخص و محدود هستند، به طوری که شما تنها قادر به تحقیق در خصوص بخش کوچکی از جهان طی مطالعاتتان هستید. از این رو، بخش های مرتبط با موضوع مطالعه (روشها و نتایج) در مدل ایمراد فوق الذکر محدود هستند.
مقدمه (Introduction)
شما باید برای افزایش توجه سایرین به تحقیقات محدودتان، آنها را در حوزه وسیعتری تحقق دهید. از این رو، مقدمه متن باید با چیزی آغاز گردد که بسیار کلیتر از سؤالات تحقیق شما باشد. مقدمه باید همانند یک قیف عمل کند (همان طور که در مدل ایمراد فوق هم عنوان شده است). این بدان معناست که شما باید کار را به نحوی گسترده و کلی آغاز کنید، و سپس، به تدریج متمرکز بر موضوع خاصتان شروع به شرح مطالب نمایید. متن باید با چیزی شروع شود که خواننده تحقیقتان به راحتی قادر به برقراری ارتباط با آن باشد، و به خواننده نشان دهد که تحقیق شما در چه زمینهای تحقق یافته است و نیز، کار به چه طریقی انجام میگیرد.
مقدمه باید چیزی ارائه دهد که خواننده باید در رابطه با هدف شما و نیز، دلیل اهمیت هدف شما بداند. متقاعدسازی خواننده در رابطه با اهمیت هدف شما، اغلب مستلزم نشان دادن چیزی است که ما نمیدانیم، اما دانستن آنها به نفع ما خواهد بود، به عنوان مثال، شاید در خصوص ارائه مراقبت بهتر یا توسعه داروی جدیدی یا روش درمانی جدیدی.
همچنین، میتواند به وجود یک مشکلی با روش فعلی و لزوم بهره گیری از روشهای جایگزین اشاره داشته باشد. هنگامی که حوزهای را برای متن مقاله در نظر میگیرید و به اهمیت دانش جدید در این باره اشاره میکنید، خواننده آماده آگاهی از هدف و سؤالات تحقیق در پایان مقدمه خواهد بود. (همان طور که در فوق نیز بدان اشاره شد، گاهی مواقع، هدف و سؤالات تحقیق تحت عنوان جداگانه ای ذکر خواهند شد و حتی ممکن است بلافاصله پس از مقدمه هم مطرح شوند).
لطفاً، توجه داشته باشید که ممکن است مقدمه با عنوان پیشگفتار هم ارائه شود. گاهی مواقع، هر دو اصطلاح برای اشاره به یک چیز به کار برده میشوند. در برخی مواقع، به دو مورد مختلف اشاره خواهند داشت. ممکن است از شما خواسته شود تا مقدمه کوتاهی بنویسید که توجه هر چه بیشتر خواننده معطوف آن گردد و مقدمه بسیار مختصری در مورد زمینه مد نظر را ارائه دهد و به دنبال آن یک بخش پیشگفتار گسترده تر ارائه گردد. گاهی مواقع هم دستورالعمل های شما بیانگر آن هستند که پایان نامه یا مقاله شما باید متشکل از چه بخش هایی باشد و در هر قسمت چه مواردی باید گنجانده شوند؛ گاهی اوقات هم آنها بیانگر چنین مواردی نخواهند بود.
در دومین مورد، همیشه از استاد راهنمایتان کمک بخواهید. چنانچه در حال نگارش پایاننامه تان هستید، مطالعه و بررسی برخی از پایاننامه های قبلی با موضوعی و زمینه مشابه پیشنهاد میگردد تا بتوانید از آنها ایده بگیرید که عمدتاً ضرورت دارد تا در مقاله شما هم گنجانده شوند. (همچنین لازم به ذکر است که پایاننامه ها ممکن است تا حد بسزایی متفاوت با یکدیگر باشند، از این رو، هرگز تنها از یک پایان نامه به عنوان الگو بهره نگیرید؛ حتماً چندین پایاننامه را مطالعه کنید؛ همچنین، لازم به ذکر است که شاید سبب تغییر و تحولاتی در دستورالعملها و انتظارات استاد راهنما شوند).
روش ها و مطالب (Materials and Methods)
در بخش روشها باید خواننده را از نحوه دقیق انجام تحقیق مطلع کنید، بدین معنا که به شرح چیزی بپردازید که برای تحقق هدف و پاسخ به سؤالات تحقیق انجام داده اید. در وهله نخست، خواننده باید از نحوه حصول به نتایج آگاه شود، و سپس، پس از مطالعه بخش مذکور، باید قادر به تکرار تحقیقات شما باشد. حال میخواهیم بدانیم که منظور از شرح «دقیق» نحوه انجام تحقیقات برای خواننده چیست؟ همواره از حقایق مهم غافل نشوید و آنها را به یاد داشته باشید.
همچنین، نحوه حصول به نتایج و اقداماتی را هم مد نظر داشته باشید که باید توسط خواننده برای تکرار آنها انجام گیرد. نیازی نیست که به جزئیات بی ربط بپردازید: به عنوان مثال، ضرورتی وجود ندارد که خواننده بگویید که برای تکمیل تحقیقاتتان به کتابخانه رفته اید یا با کتابدار گفتگو نموده اید. همچنین، ضرورتی به بیان همه ایده هایی نیست که در ذهن داشته اید یا در رابطه با کارهایی توضیح دهید که خواستار انجام آنها بوده اید اما موفق به انجام آنها نشده اید. تنها روی کارهایی تمرکز کنید که انجام شده اند و در صورت لزوم، گزینه های انتخابیتان را که مد نظر داشته باشید.
شروع بخش روش ها با بیان مطالبی جامع و کلی در رابطه با روشتان، همچون اشاره به طرح و رئوس کلی تحقیق، مفید و مؤثر واقع میگردد. درک جزئیات به دنبال بیانیه کلی توسط خواننده در صورتی تسهیل میگردد که بلافاصله به خواننده بگویید که کار شما مروری کلی بر مقاله یا روش کاربردیتان مشتمل بر مصاحبه با پرستاران با بهره گیری از مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. خواننده باید قادر به درک هدف اصلی از بیان جزئیات پیش از شرح و پرداختن به آنها باشد.
نتایج (Results)
در بخشی با عنوان نتایج، تنها باید نتایج حاصل را به شیوه ای عینی و بدون تفسیر آنها بیان کنید (از آنجایی که تفسیر نتایج در بخش بعدی تحت عنوان توضیحات انجام می گیرد). در صورت بیان چندین سؤال تحقیقاتی، باید نتایج را دقیقاً مطابق با همان ترتیب سؤالات تحقیق، بیان کنید. چنین انطباق و رعایت نظم و ترتیبی به صورت فوق، تأثیر بسزایی بر منسجم تر شدن متن خواهد داشت و کمک شایانی به درک هر چه بیشتر آن دسته از اطلاعاتی توسط خواننده خواهد کرد که ارائه داده اید.
استفاده از تصاویر و جداول و نمودارها در حین ارائه نتایج، هم کمک شایانی به ارتقاء درک خوانندگان خواهند نمود. تصاویر باید به وضوح مرتبط با متن شما باشند، اما لزومی به تکرار همه اطلاعات در نمودار نیست. به جای آن، بهتر است بر مهمترین ابعاد یا روندهای قابل مشاهده در جداول یا نمودارها تمرکز نمایید. به عبارتی، بدان موردی اشاره کنید که خواهان مشاهده و مورد توجه قرارگرفتن آن از سوی خواننده هستید. جداول و نمودارهای مورد استفاده باید بدون نیاز به مطالعه متن اصلی هم قابل درک باشند، از این رو، افزودن توضیحاتی ضرورت دارد که بیانگر چیزی باشند که آنها نشان میدهند.
توضیحات (Discussion)
بخش توضیحات متن در واقع بخشی است که تفسیر نتایج برای خواننده اختصاص دارد. نوشتن چنین بخشی از متن معمولاً بدین دلیل بسیار دشوار است که تنها نباید به شرح کاری بپردازید که انجام دادهاید، بلکه باید به تحلیل آنها هم بپردازید. تمامی بخش های توضیحات شما باید همزمان تحلیلی از نتایج را هم ارائه دهند. در حالی که گاهی یادآوری نکات مهمی ضرورت دارد که در بخشهای قبلی متن هم ذکر شده اند، اما لزومی ندارد که توضیحات شما مشتمل بر تکرار بیش از حد همان مطالبی باشند که در بخش های پیشگفتار یا مقدمه، روشها و مطالب یا نتایج عنوان شده اند. حتماً، فرصتی را هم به مطالعه بخش مربوط به اصول و مبانی پاراگراف بندی و جملات موضوعی اختصاص دهید تا بدین طریق اطمینان حاصل نمایید که در هر بند، به جز نخستین بند، تحلیلی از موضوع شما گنجانده شده باشد. طرح و رئوس کلی بخش توضیحات به شرح زیر خواهد بود:
نخستین بند هدف شما را به خواننده یادآوری میکند، ترجیحاً اشاراتی به نحوه مشارکت و سهم شما در این زمینه خواهد داشت. مثلاً، شما میتوانید بنویسید «کار حاضر از جمله اولین مقالاتی است که به بررسی رابطه میان ... می پردازد.» سپس، باید به طور مختصر به بیان مهمترین بخش های نتایج، و شاید هم ارتباط آنها با فرضیه مد نظرتان بپردازید. ممکن است اظهار نمایید که نخستین بند، میانبری برای توضیحات ایجاد میکند: آنها باید خوانندگان را قادر به درک توضیحات، بدون نیاز به مطالعه کل بخش های مقاله نمایند.
باقی توضیحات هم باید به تحلیل نتایج شما بپردازند. به یاد داشتن سؤالاتی به شرح زیر ممکن است مفید واقع گردد:
- منظور از نتایج شما چیست و آنها به چه معنا هستند؟
- چه رابطه ای با تحقیقات قبلی دارند؟ دلیل وجود اختلافات احتمالی بین مطالعه شما و تحقیقات پیشین چیست؟ شباهت های بالقوه میان آنها دلالت بر چه چیزی دارند؟
- روش شما به چه نحوی بر نتایج تأثیرگذار است؟
- نقاط قوت و ضعف مطالعه تان چیست؟ آنها به چه طریقی بر نتایج شما تأثیر خواهند داشت؟
- نتایج شما تا چه حدی برای پیشرفت های آتی مهم هستند؟ به عنوان مثال، نتایج حاصل چه پیامدهای بالینی به دنبال خواهند داشت؟
- انجام چه نوع تحقیقاتی در آینده ضرورت دارد و به چه دلیل باید صورت گیرند؟
علاوه بر این، عمدتاً توضیحات به دو بخش تقسیم بندی میشوند: توضیح نتایج و توضیح روش. در صورت انجام چنین کاری، ابتدا باید بر نتایج مطالعه تمرکز کنید و سپس، به بررسی دقیق روش های خود بپردازید.
نتیجه گیری (Conclusion)
در نتیجه گیری باید هدفتان را برآورده سازید و به شرح چیزی بپردازید که طی مطالعه تان به آنها دست یافته اند. هنگامی که بخش نتیجه گیری را مینویسید، در واقع فرصتی طلایی در اختیارتان قرار می گیرد تا به کمک آن اطمینان حاصل کنید تمامی بخش های پایان نامه مرتبط با یکدیگر هستند و در تمامی آنها همواره تمرکز بر موضوع مشترکی صورت گرفته است.
به یاد داشته باشید که مطالب مندرج در بخش نتیجه گیری صرفاً تکرار مختصری از نتایج شما نخواهند بود. به جای آن، پس از بررسی دقیق، باید بر چیزی تمرکز کنید که ممکن است نتایج شما بدان اشاره داشته باشد (ملاحظاتی که در بخش توضیحات بیان نموده اید).
با تمامی این اوصاف، لازم به ذکر است که توجه به چیزی که به واسطه مطالعه یافته اید به معنای آن نیست که میتوانید یا حتی باید ضرورتاً ادعاهای مطلقی داشته باشید؛ البته غالباً چنین مطالبی قابل استخراج از یک مطالعه نه چندان گسترده نیستند؛ در عوض، روی چیزی تمرکز کنید که ممکن است نتایج شما بدان ها اشاره داشته باشد؛ و اصولاً توجه به لزوم انجام تحقیقات بیشتر، ضرری ندارد.
ساختار بندها
کل متن علاوه بر هر بند تشکیل دهنده متن، باید تابع قوانین ساختار بند در متون دانشگاهی ارائه شوند. هر بند باید با بیانیه یا جمله ای کلی و جامع آغاز شود که به بیان و معرفی موضوع میپردازد، باقی بند هم به شرح موضوع با جزئیات بیشتر تخصیص خواهد یافت. هر بند باید یکپارچه باشد: تنها باید به یک موضوع یا ایده بپردازد. همچنین، هر بند باید بیانگر مطلب جدیدی باشد و اطلاعات تازهای را ارائه دهد که در جای دیگری از متن بدان اشاره نشده است. بهتر است به منظور دستیابی به ساختاری واضح در هر بند، از جملات موضوعی بهره گیرید.
ساختار جملات
ساختار جمله تأثیر بسزایی بر متن شما و توانایی خواننده در راستای درک اطلاعاتی خواهد داشت که ارائه می کنید. چیزی که در اولین جمله بیان می گردد، اغلب مهمتر از چیزی است که پس از آن ذکر خواهد شد.
ساختارتان را قابل مشاهده و واضح کنید و نحوه ارتباط بخش های مختلف با یکدیگر را نشان دهید.
همچنین، ساختار واضح مستلزم برقراری ارتباط قسمتهای مختلف متن با یکدیگر است. دو روش برای برقراری ارتباط میان بخشهای مختلف متن با یکدیگر وجود دارند که عبارت هستند از: استفاده از کلمات انتقالی و شروع جملات با چیزی که خوانندگان اخیراً در مورد آن مطالعه نموده اند و از اطلاعاتی در رابطه با آنها برخوردار هستند.