بازار فارکس و ترجمه کلمات تخصصی بورس

بازار فارکس و ترجمه کلمات تخصصی بورس

تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

«فارکس سخت ترین راه برای راحت پول درآوردن است.»

 

برگرفته از وبسایت قبلی گروه مترجمین برنا
منبع مطلب

 

فارکس بازار داد و ستد پول خارجی است . پول خارجی را که ما ارز می‌نامیم امروزه و با توجه به جو اقتصادی حاکم، عامل بدبخت یا خوشبخت شدن عده ای شده است.

 

اگر به خیابان هایی که صرافی های زیادی در آن هستند بروید احتمالا گوشه و کنار کسانی را می‌بینید که در حال خرید و فروش ارز‌ها (مخصوصا دلار) هستند و این کار را به صورت دستی انجام می‌دهند.

 

بازار فارکس جایی است که شما این خرید و فروش را انجام می‌دهید ولی با این تفاوت که هیچ ارزی به صورت فیزیکی در دست شما داده نمی شود بلکه به صورت اینترنتی شما در قبال خرید یک ارز ، ارز دیگری را می‌فروشید.

 

در خلال این مطلب کم کم به شباهت‌ها و تفاوت های فارکس و بورس اشاره خواهیم کرد و شما با مزایا و معایب هر یک آشنا خواهید شد.

اولین شباهت فارکس و بورس یادگیری تحلیل تکنیکال است.

 

 

در بورس شما با آنالیز بازار از طریق تحلیل تکنیکال تشخیص می‌دهید که چه زمانی به یک سهم ورود یا خروج داشته باشید و بازار فارکس هم دقیقا همین یادگیری زمان مناسب برای ورود و خروج به یک ارز است.

 

پس الان یادگرفتیم که بازار بورس داد و ستد سهام شرکت‌ها است ولی فارکس داد و ستد ارزهای کشورهاست.

 

این ارزها را بانک های بزرگ دنیا، موسسات مالی و بیمه ای بزرگ، گروه های سرمایه گذاری،اشخاص حقیقی و… داد و ستد می‌کنند و الان باید به بزرگی این مارکت جهانی پی برده باشید و بدانید که اگر بازار های بورکس دنیا جمع شوند میزان گردش های مالی هیچ کدام به اندازه ی فارکس نیست فقط همین را بدونید که گردش مالی این مارکت جهانی روزانه میانگین هشت تریلیون دلار است.

 

بر خلاف بازار بورس که در هر کشور دراری مکان خاص است فارکس مکان خاصی ندارد و داد و ستد‌ها به صورت الکترونیکی انجام می‌شود و شما با ایجاد حسابی نزد یک بروکر می‌توانید وارد این غول مارکت شوید.

 

شما برای ورود به بازار بورس باید نزد یک کارگزاری ایجاد حساب و اخذ کد معاملاتی کنید برای ورود به بازار فارکس نیز شما باید ابتدا نزد یک بروکر (کارگزار) ایجاد اکانت کنید تا بتوانید وارد داد و ستد شوید.

 

از آنجایی که هنوز در قانون کشور ما برای فعالیت در بازار فارکس قانون مشخصی وجود ندارد پس بروکری هم در داخل کشور مجاز به فعالیت نیست و شما برای ایجاد اکانت باید یک کارگزاری بیرون از کشور را انتخاب کنید؛

 

در گذشته هیچ بروکر ایرانی حتی در بیرون از کشور فعالیت نمی کرد و همین امر باعث شده بود که باز کردن حساب نزد بروکرهای خارجی سخت باشد ولی امروزه شما با تعداد زیادی از بروکرهای ایرانی می‌توانید ارتباط بر قرار کنید و ایجاد حساب کنید.

 

ما در اینجا قصد معرفی هیچ بروکری نداریم ولی شما با کمی پرس و جو می‌توانید بهترین بروکرها را انتخاب کنید.

 

ما یاد گرفتیم برای سود گرفتن در بازار بورس حتما باید سهمی را در کف قیمتی بخریم و بعد از چند مدتی که قیمت بالاتر رفت با فروش سهام خود سود کسب کنیم ؛ این یعنی بازار بورس یک طرفه است .برای مثال شما حتما باید سهم شرکت ایکس را در قیمت 200 تومن خریداری کنید و هر وقت قیمت به 300 رسید شما با فروش آن سود کرده اید ولی بازار فارکس که معروف به بازار دو طرفه است شما می‌توانید هم در کاهش قیمت نرخ‌ها سود کسب کنید هم در افزایش آنها. پس این هم یکی دیگر از تفاوت های بازار بورس و فارکس است.

 

مهم ترین ارزهای فارکس

 

در فارکس مهمترین ارزهایی که خرید و فروش می‌شوند عبارتند از:

EUR/USD

USD/JPY

GBP/USD

USD/CHF

AUD/USD

USD/CAD

NZD/USD

البته به جز این ارزها طلا و نفت و … هم معامله می‌شود.

 

نکته ای که هست اینه که چون در این بازار ارزی خریداری می‌شود و در مقابل ارزی فروخته می‌شود پس به صورت جفت ارزی نشان داده می‌شوند.

 

جفت ارز چیست؟

 

جفت ارزهایی که یک طرفه معامله ی آن دلار آمریکا باشه جفت ارز اصلی می‌باشند.

در هر یک از جفت ارزها ، ارز اول را ارز پایه و ارز بعدی را ارز مقابل می‌گویند که در هنگام خرید و فروش (بای و سل کردن)آنها دو حالت پیش می‌آید:

شما در ازای خرید ارز مقابل چه قدر ارز پایه را می‌فروشید.

شما در ازای فروش ارز پایه چه قدر ارز مقابل را می‌خرید.

 

در مورد جفت ارزها باید گفت که به سه دسته تقسیم می‌شوند که شامل:

.جفت ارزهای اصلی: که بیشتر از هشتاد درصد حجم معاملات در این جفت ارزهاست.

جفت ارزهای کراس: جفت ارزهایی که نه ارز پایه ی آن و نه ارز مقابل آن دلار آمریکا نباشد.

جفت ارزهای اگزوتیک : ارزهایی که به تازگی وارد بازار شده باشند و یک طرف انها یکی از ارزهای اصلی باشند.

 

برای انجام معاملات در بازار فارکس شما نیاز دارید ابتدا با انواع تحلیل در این بازار آشنا شوید که این تحلیل‌ها شامل تحلیل بنیادی و تکنیکال است.

 

در تحلیل بنیادی شما باید از اوضاع اقتصادی یک کشور مطلع باشید و اخبار اقتصادی بزرگ را پیگیری کنید تا بر این اساس بتوانید پوزیشن‌های معاملاتی خود را مدیریت کنید.

 

در تحلیل تکنیکال نیز باید با انواع سیستم های معاملاتی آشنا باشید و بعد از یادگیری آنها یک سیستم معاملاتی را انتخاب کنید و بر اساس آن ترید کنید . پلت فرم هایی ( نرم افزار) که مورد استفاده قرار می‌گیرد از نظر ظاهر و نوع برنامه با پلت فرم‌های بازار بورس فرقی ندارد.

 

فقط اینکه هر بروکری پلت فرم خاص خود را دارد که با ایجاد اکانت در این بروکرها پلت فرم‌ها به شما داده می‌شود و ضروری است که قبل از ترید در بازار حقیقی ، چند مدتی در بازار دمو کار کنید تا پخته شوید.

 

در تاپیک بعدی ما به آموزش مفاهیم و اصطلاحات کاربردی بازار فارکس می‌پردازیم.

 

اصطلاحات کاربردی فارکس

 

اصطلاحات کاربردی فارکس

 

Account :حسابی که شما نزد یک بروکر ایجاد کرده اید

Broker :همان کارگزاری شماست که واسطه ی بین شما و بازار می‌شود و شما نزد آنها حساب ایجاد کرده اید .

Time fram : بازه ی زمانی است که نشان دهنده میزان قیمت تقاضا و عرضه در یک واحد زمان مثل یک ساعت یا روزانه و… است.

information : قسمتی در پلت فرم شما که میزان سود یا ضرر خالص از یک پوزیشن باز را نشان می‌دهد.

bearish : اصطلاحا به بازاری می‌گویند که سیر نزولی گرفته باشد .

bullish : اصطلاحا به بازاری می‌گویند که سیر صعودی گرفته باشد.

pip : جفت ارزهای کنار هم را برابری می‌گویند مثل جفت ارز یورو به پوند. به دلیل حجم بالای معاملات فارکس معمولا این برابری را به صورت پنج رقم اعشار و صحیح در نظر می‌گیرند که عدد اول صحیح و چهار رقم بعدی اعشار است . رقم اعشار چهارمی را پیپ می‌گویند . استثنا زمانی است که شما از ین ژاپن استفاده می‌کنید که دو رقم اعشار دارد که عدد دومی از اعشار پیپ است.

مثال:نرخ برابری یورو به پوند 1.8890 است و حالا رسیده به 1.8899 که در این صورت می‌گوییم نرخ برابری یورو به پوند 9 پیپ افزایش داشته است. در مورد ین ژاپن فرض کنید از 188.36 رسیده به 188.30 می‌گوییم نرخ برابری پوند به ین 6 پیپ کاهش داشته است.

نکته اینکه در پلت فرم(نرم افزار هایی مثل متاتریدرو…) شما عدد اعشار هر چقدر بزرگتر باشد هیچ فرقی نمی کند و منظور عدد چهارم اعشار است.

Lot

لات اندازه ای است که شما از پول خود را در یک معامله قصد دارید وارد کنید که کوچکترین آن میکرو لات است و به اندازه ی 0.01از پول شماست یعنی شما به ازای هر پیپ سود در معامله 0.01دلار سود کسب می‌کنید . مقدار استاندارد 1 لات است که به ازای هر پیپ سود یک دلار درآمد می‌شود ولی در نظر داشته باشید که برای شروع کار حتما باید از میکرو استفاده کرد تا گرفتار ضررهای بزرگ نشوید و در بازار بمانید .

Bid price

قیمتی است که بازار پیشنهاد می‌دهد تا جفت ارز را از شما بخرد در این قیمت شما ارز پایه را می‌فروشید .

فرض کنید نرخ برابری یورو به دلار 1.8855 به 1.8858 است قیمت بید 1.8855 در نظر گرفته می‌شود در واقع قیمت پیشنهادی فروش است .

Ask price

قیمتی است که بازار پیشنهاد می‌دهد تا جفت ارز را به شما بفروشد در این قیمت شما ارز پایه را می‌خرید.

در مثال بالا 1.8858 قیمت اسک در نظر گرفته می‌شود و در واقع قیمت پیشنهاد خرید است .

Spread

تفاوت بین بید واسک ( پیشنهاد فروش و پیشنهاد خرید ) است که با پیپ نشان میدهند. در واقع هزینه ی معاملاتی است که شما به بروکر پرداخت می‌کنید .

Margin

همان مقدار دارایی است که باهاش حساب باز می‌کنید و در بروکر های مختلف این عدد متفاوت است.

وقتی شما لات در معامله را انتخاب می‌کنید در واقع به این اشاره دارد که شما چه مقدار از مارجین را در معامله می‌برید

Leverage

اهرم یا لوریج میزان اعتباری است که بروکر به شما می‌دهد تا وارد معامله شوید و فرضا اگر اهرم شما یک به صد باشد یعنی صد برابر موجودی شما ، بهتون جهت معامله تعلق می‌گیرد که در بروکر های مختلف اعداد نیز متفاوت است و تا پانصد برابر هم است ؛ ولی حتما احتیاط کنید چون به همان اندازه نیز خطرناک است.

نکته این که ترکیب اهرم و لوریج می‌تواند بسیار جذاب باشد یعنی اگر مارجین شما 100 دلار است با لوریج 100.1 شما می‌توانید با 10000 وارد معامله شوید و سود بیشتری ببرید ولی به همان اندازه خطرناک است و می‌توانند شما رو کال مارجین کند .

Margin call

زمانی اتفاق می‌افتد که شما دیگر نمی توانید در بازار فعالیت کنید . وقتی در یک معامله در ضرر هستید و یک استاپ لاس منطقی برای پوزیشن باز در نظر نگرفته اید با متضرر شدن شما حسابتان اصطلاحا کال می‌شود و موجودی شما صفر می‌شود.

Stop loss

یکی از کلیدی ترین مفاهیمی که باید بهش پای بند بود قرار دادن حد ضرر یا استاپ لاس در یک معامله ی باز می‌باشد ؛ این یعنی شما در برابر حد سودی که انتظار دارید در معامله کسب کنید به یک اندازه ای هم انتظار دارید که اگر در ضرر رفتید معامله بسته شود تا کال مارجین نشوید.

Take profit

حد سودی است که شما از یک معامله انتظار دارید کسب کنید و همراه حد ضرر دو رکن اساسی یک معامله است.

Position

وقتی وارد یک معامله می‌شوید یا به اصطلاح معامله رو باز می‌کنید در واقع پوزیشن گرفته اید.

Rate

همان قیمت معامله را می‌گویند.

Debit

میزان ضرری که در یک معامله داشته اید .

Credit

میزان سودی است که در یک معامله به دست آورده اید.

Balance

میزان موجودی حساب شما در حین معامله است.

Total equity

کل موجودی حساب شماست.

Current position

معامله ای که باز است و هنوز بسته نشده است.

Buy limit

اگر بخواهیم در قیمتی پایین تر از قیمت جاری ارزی را بخریم .

Sell limit

اگر بخواهیم در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی ارز را بفروشیم .

Buy stop

اگر بخواهیم در قیمتی بالاتر از قیمت جاری خرید کنیم .

Sell stop

اگر بخواهیم در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بفروشیم.

لغات و اصطلاحات انگليسي در بورس

 

Account

حساب، به اصل حساب افتتاح شده در نزد بانک يا کارگزار گفته مي شود

aggressor

مهاجم، خريدار معتقد به صعود قيمت ها

anecdotal

شايعات وشنيده هاي غير رسمي

anticipation

پيش بيني

appreciation

افزايش ارزش يک ارز در مقابل ارزي ديگر

arbitrage

استفاده از تفاوت قيمت يک کالا در دو بازار مختلف

ask

نرخ خريد معامله گر و نرخ فروش کارگزار

asset

دارايي، نقدي و غير نقدي

B

balance

تراز حساب

barchart

نوعي نمودار براي نمايش نوسان قيمت در بازار هاي مالي

base currency

در هر جفت ارز، ارزي که ابتدا نوشته ميشود

basis

کوچکترين واحد تغييرات نرخ بهره

bear

خرس، نماد نزول قيمت

bear market

بازار نزولي

bid

نرخ فروش معامله گر و نرخ خريد کارگزار

BOE

بانک مرکزي انگلستان

break even point

نقطه سربه سر، قيمتي از بازار که معامله گر در آن نقطه با احتساب هزينه هاي جانبي(نظير کارمزد کارگزار)در وضعيت خنثي (نه سود و نه ضرر)قرار گيرد

broker

کارگزار

brokerage fee

کارمزدي که کارگزار بابت ارايه خدمات معاملاتي از معامله گر دريافت مي نمايد

budget deficit

کسري بودجه

bull

گاو نر، نماد افزايش قيمت

bull market

بازاري که قيمت هاي آن در حال صعود است

bundes bank

بانک مرکزي آلمان

buy

خريدن

buy limit order

دستور خريدي بالقوه به کارگزار که با کاهش قيمت و رسيدن به قيمت مورد نظر بالفعل مي شود

buying the dips

خريد در قيمت کف بازار

C

cable

لفظي عاميانه براي GBP/USD

calendar

تقويمي که زمان اعلام شاخص هاي اقتصادي را نشان مي دهد

call rate

نرخ بهره شبانه بين بانکي

candelstick chart

نمودار نوسان قيمت موسوم به شمع ژاپني

cash market

بازارخريد و فروش نقدي و فيزيکي ارزها

capital

سرمايه

central bank

بانک مرکزي

CFD

به معاملاتي گفته مي شود که ملکيت در آنها صدق نمي کند و شرکت در آن صرفا به منظور کسب سود ناشي از تفاوت قيمت ميباشد

chart

نمودار که در بازارهاي مالي براي ثبت نوسان قيمت بکار مي رود

client

مشتري

close position

خارج شدن از وضعيت معاملاتي در بازار، مسدود کردن معاملات در حال جريان

commodity

کالا

consumer

مصرف کننده

convertible currency

ارزي که مي تواند بدون کسب مجوز از بانک مرکزي انتشار دهنده آن با ارزهاي ديگر يا طلا مبادله شود.

counter party

طرف مقابل در يک معامله

cross rate

نرخ مبادله ارزهاي فرعي(cross)

cross pair

به جفت ارزهايي گفته مي شود که دلار آمريکا شامل آنها نباشد

crude oil

نفت خام

currency

ارز

currency risk

خطر ضرر وزيان ناشي از معاملات ارزها

currency swap

به قراردادي اطلاق مي شودکه طي آن طرفين ملزم مي شوندارزهاي متفاوتي را دريک نرخ مبادله مشخص، ميزان معين و تاريخي معلوم مبادله نمايند

currency option

قرارداد اختيار معامله ارزه، که به خريدار اختيار اين امکان را مي دهد تا طي زماني معين وبا قيمت و مقداري مشخص و ثابت، در صورت تمايل اقدام به انجام معامله نمايد

currency warrant

قرارداد اختيار معامله ارز با سررسيدي بيش از يک سال

customer

مشتري

D

day trade

معامله يا معاملاتي که در يک روز کاري شروع و در همان روز پايان مي يابد

dealer

شخصيتي حقيقي يا حقوقي که اقدام به خريد دارايي هاي مالي با حجم بالا مي نمايد و آنها را با حجم کمتر به معامله گران خرد با بهاي بشتر مي فروشد

decline

کاهش

deflation

رکود

demand

تقاضا

demo account

حساب مجازي

deposit

سپرده که توسط مشتري نزد کارگزار نگه داري مي شود

depreciation

کاهش، کاهش ارزش يک ارز در برابر ارزي ديگر

discretionary account

به حسابي گفته مي شودکه يک مدير سرمايه با وجوه آن براي صاحب حساب معامله انجام مي دهد و براي هر معامله احتياج به اجازه جداگانه اي از سوي صاحب حساب ندارد

divergence

واگرايي

draft

حواله، برات

draw down

کاهش موجودي حساب در پي چند معامله ناموفق

E

ECB

بانک مرکزي اتحاديه اروپا

EMS

سيستم پولي يکسان کشورهاي عضو اتحاديه اروپا

EMU

اتحاديه پولي اروپا شامل کشورهاي:آلمان، ايتالي، فرانسه، اسپاني، لوکزامبورگ، هلند، پرتغال، اتريش، فنلاند، ايرلندوبلژيک

exchange rate

نرخ مبادلاتي دو ارز

exchange rate risk

رجوع شود به currency risk

execution

به معاملاتي اطلاق مي شود که در بازار باز شده اند و هنوز با يک حالت معاملاتي معکوس مسدود نشده اند

F

fall

سقوط، اشاره به نزول ارزش يک ارز در برابر ارزي ديگر

federal reserve

بانک مرکزي ايالات متحده آمريکا

fixed exchange rate

نرخ رسمي و ثابتي که توسط بانک مرکزي يک کشوربراي تعيين ارزش پول ملي در مقابل ارزهاي ديگر تعيين مي گردد.هرچندکه اين نرخ ثابت معمولا در يک بازه کوچک و کنترل شده نوسان مختصري خواهد داشت

flat

اصطلاحا به زماني اطلاق مي شودکه نوسان هاي بازار جهت خاصي نداشته و فراز و فرود واضحي در بازار مشاهده نمي شود (ونيز به وضعيت معامله گري گفته مي شود که وضعيت معاملاتي نداشته باشد)

floating exchange rate

سيستم نرخ ارز شناور، سيستمي است که طي آن ارزش خارجي پول ملي در بازار و تحت نيروهاي عرضه و تقاضا تععين مي شود

fluctuation

منظور نوسان وتغييرات نرخ است

FOMC

کميته مرکزي بازار باز آمريکا که به تصميم گيري در باره ميزان نرخ بهره (بعبارت بهتر سپرده احتياطي بانکها) مي پردازد (براي اطلاعات بيشتر درخصوص بازار باز و عمليات آن رجوع کنيد به:پول و بانکداري ونهادهاي مالي تاليف دکتر احمد مجتهد)

foreign exchange – forex, fx

بازاري که از تبادل ارزهاي خارجي در مقابل هم پديد مي آيد

forecast

پيش بيني که به تغييرات نرخ هامي پردازد

forward

قرارداد سلف يا forward در بازار فارکس معامله اي است خارج از بورس که بر اساس آن يک ارز در مقابل ارزي ديگر با مقداري مشخص و با قيمتي معين در تاريخي معلوم در آينده مبادله مي شود برخلاف معاملات آتي‌ها قراردادهاي سلف به سبب ماهيت "خارج از بورس بودن" از انعطاف زيادي برخوردار هستند

front and back office

دفاتر مديريت و پشتيباني در نهادهاي مالي

fund

سرمايه، ذخيره

fundamental analysis

تحليل بنيادي که به بررسي تاثير عوامل سياسي، اقتصادي واجتماعي موثر بر بازار مي پردازد

futures market

بازار معامله قرارداد آتي ه، يک قراداد آتي مانند قرارداد سلف است با اين تفاوت که فقط در بورس‌ها معامله مي شود و شريط استاندارد بر آن حاکم است(براي آگاهي بيشتر رجوع کنيد به :مشتقات و مديريت ريسک در بازارهاي نفت تاليف دکتر مسعود درخشان)

G

gap

فاصله، منظور فاصله اي در چارت است که بدليل تفاوت در بالاترين قيمت و پايينترين قيمت دو کندل متوالي ايجاد مي شود

GDP

توليد ناخالص داخلي

GFD

نوعي محدوديت براي اجراي دستورهاي از پيش تعيين شده به بروکر است به معناي معتبر تا پايان روز کاري که دستور داده شده است

green back

اصطلاحي براي دلار آمريکا

GTC

مانند GFDاما به معناي معتبر تا اطلاع ثانوي

H

hedging

انجام معامله به منظور محافظت از خطر زيان در معامله اي ديگر

high

بالاترين قيمت در يک بازه زماني تعيين شده

I

illiquidity

رکود، کمبود نقدينگي

index

شاخص

indicator

نشانگر، انديکاتور

inflation

تورم

institutional account

حساب موسساتي

initial margin

سپرده احتياطي موردنياز براي ورود به يک وضعيت معاملاتي است که براي ضمانت اجرايي مي بايست موجود باشد

interbank market

بازاري که از تبادل ارزها مابين بانک‌ها ايجاد مي شود

interbank rate

نرخ مبادله ارزدر بازار بين بانکي

interest rate

نرخ بهره

introducer broker – IB

شخصيت حقيقي يا حقوقي که واسطه بين کارگزارو مشتري مي شود

ISM

شاخص مديريت عرضه محصولات کارخانه اي

J

jobber

دلال يا کارگزار بورس

jobless claim

به معني مدعي بيمه بيکاري است که بصورت شاخص بيان مي شود و به افرادي اشاره مي شود که بيکار هستند و دولت بايد به آنها بيمه بيکاري پرداخت نمايد

L

lagging indicators

نشانگر(انديکاتور)هاي پيرو، فاقد قدرت پيش بيني که از تغييرات گذشته تبعيت مي کنند

leading indicators

نشانگر(انديکاتور)هاي پيشرو، در ذاتشان پيش بيني هست

leverage

اعتباري که از سوي بروکر داده مي شود و اين امکان را به معامله گر مي دهد تا با سرمايه کمتر از حد يک قرارداد(lot)هم بتواندمعامله نمايد

limit orders

دستور خريدي پايينتر از قيمت فعلي بازار ويا فروش در بالاي قيمت جاري

liquidity

نقدينگي

long position

به حالتي گفته مي شود که با خريد جريان معامله آغاز مي شود

lot

قرارداد، براي معامله در بورس بايد مقدار حداقل و استانداردي از تعداد واحدهاي مورد معامله مورد مبادله قرار گيرد که به اين مقدار استاندارد يک لات گفته مي شودمثلا يک لات دلار برابر ۱۰۰٫۰۰۰ دلار است

low

پايينترين قيمت در يک زماني مشخص

M

major currencies

به زوج ارزهايي گفته مي شودکه دريک طرف آن دلار آمريکا قراردارد.اين زوج‌ها ۸۵ درصد معاملات را شامل مي شوند:

EUR/USD، USD/JPY، GBP/USD، USD/CHF، USD/CAD، AUD/USDوNZD/USD

manufacturing product

محصولات کارخانه اي

margin

حاشيه امنيت، سپرده اوليه که توسط مشتري نزد کارگزار نگهداري مي شود، پس از دريافت اعتبار پيشنهادي کارگزار و انتخابي مشتري، مارجين ناميده مي شود

margin call

هر کارگزاري حد مشخصي از مارجين را معين مي نمايد که در صورت کاهش حساب مشتري از آن مبلغ، کليه پوزيشن هاي باز مشتري بسته خواهد شد و درخواستي براي شارژ مجدد حساب به مشتري ارسال خواهد شد.

market maker

کارگزاري که عرضه کننده قيمت هاست و خود نيزآمادگي خريد و فروش در برابر مشتريان در نرخ ارزهاي موجود را دارا مي باشد و سفارش معامله از پيش تعيين شده را نيز انجام مي دهد

market order

دستور

انجام معامله

market regulation

مقررات و قوانين حاکم بر بازار

market trend

روند حرکت قيمت‌ها در بازار

market view

پيش بيني روند حرکتي بازار

maturity

تاريخ تسويه حساب

mini account

حساب ميني

monetary

پولي، مالي

mortgage

رهن، گرو-مربوط به نرخ تسهلات وام هاي اعطايي بانک ها

MPC

کميته سياستگذاري پولي انگلستان

N

narrow

حرکت آهسته و کم حجم نرخ

NFA

موسسه اي مستقل و خود محور که به وضع مقررات و آيين نامه براي بازارهاي آتي‌ها مي پردازد

non durable goods

کالاهاي کم دوام

non farm payroll

تعداد حقوق بگيران آمريکايي د رهمه بخش‌ها به جز :کارکنان دولت مرکزي-کارکنان خانه هاي شخصي-کارکنان موسسه هاي خيريه-کارکنان بخش کشاورزي

O

offer

نرخ پيشنهادي

offset

جبران کردن، اصطلاحا به معامله اي جبراني خلاف جهت معامله اصلي براي پوشش ريسک گفته مي شود

o.c.o – one order cancel other

يک دستور معاملاتي مشروط که شامل دو قسمت است.در صورتي که هريک از دو قسم محقق شود، دستور مربوط به قسمت ديگر بصورت خودکار لغو مي شود

open position

هرمعامله اي که هنوز با پرداخت فيزيکي تسويه نشده باشدويا با يک معامله معکوس ديگر که همان تاريخ اعتبار را دارد، مسدود نشده باشد

otc – over the counter

معاملات در بازارهاي مالي از جهت محل انجام بدو دسته تقسيم مي شوند:داخل بورس و خارج از بورس.معاملات خارج از بورس يا OTC به سبب کمتر بودن شرايط نظارتي داراي خصوصيات منعطف تر و ريسک بيشتر هستند

overnight trading

معاملات شبانه، خريد و فروشي که مابين ۹ شب و ۸ صبح صورت گيرد.

P

pace

جهش قيمت و حرکت آن در نمودار

peak

بالاترين نرخ در نوسان

performance

عملکرد، کارنامه معاملات

pip

عبارتي که در بازار ارز براي انجام کوچکترين حرکت در نرخ هاي معاملاتي بکار مي رود.

political risk

عدم اطمينان از بازگشت سرمايه به دليل احتمال اتخاذ تصميمات سياسي که بازگشت سود سرمايه را با خطر مواجه سازد

premium

دريافت کارمزد اضافه بدليل حجم بالاي سفارش مشتري

price

قيمت

price transparency

شفافيت قيمت، شرايطي که هم فروشنده و هم خريدار از قيمت بازار آگاهي دارند

producer

توليد کننده

property

مال ودارايي

R

rate

نرخ

resistance

سطحي از قيمت که انتظار مي رود در آن نقطه قيمت سقوط کند

retail sale

خرده فروشي

risk capital

مقداري از پول که فرد مي تواند براي سرمايه گذاري از آن استفاده کند و در صورت ضرر تاثير جدي بر زندگي عادي وي نداشته باشد

rollover

زماني که يک پوزيشن بيش از يک روز کاري باز باشد براساس تفاوت نرخ بهره دو ارزي که با هم در حال مبادله هستند هزينه يا درآمدي به مشتري وارد مي شود که به آن هزينه نگه داري شبانه گفته مي شود

rumor

شايعه

S

salary

دستمزد، حقوق

sell

فروختن

sentiment

احساس

settlement

تسويه يا تبديل فيزيکي ارزها به يکديگر

short

فروختن يک ارز يا سهام بدون مالکيت آن ونگاه داشتن وضعيت فروش با انتظار کاهش قيمت و سپس خريد آن

sideways market

بازاري که قيمت‌ها در محدوده اي باريک در حال نوسان هستند

skeptical

حس شک وترديد در هنگام معامله

slippage

تغيير قيمت از زمان صدور فرمان معامله از سوي مشتري تا زمان اجراي آن توسط بروکر

speculator

سفته باز، معامله گري که براي ارزش ذاتي کالا اقدام به معامله نمي کند و صرفا براي سود جستن از نوسانات قيمت اقدام به خريد و فروش مي نمايد

spot

معامله لحظه اي که قبض و اقباض در لحظه انجام معامله صورت مي گيرد(گاها تا دوروز هم تسويه مي تواند به تاخير بيافتد)

spread

تفاوت بين قيمت خريد وفروش، هر قدر ميزان اسپرد جفت ارزي کمتر باشد نشان از حجم بالاتر معاملات روي جفت ارز مذکور دارد

stock market

بازار سهام و اوراق بهادار

stop loss order

دستور حد ضرر، که معامله گر مي تواند براي جلوگيري از ضرر بيشتر و خروج از بازار به کارگزار اعلام نمايد

strengthen

افزايش قيمت يک ارز در مقابل ارزي ديگر

support

سطحي از قيمت که انتظار افزايش نرخ در آن وجود دارد

supply

عرضه کردن

survey

ارزيابي کردن

swing market

به بازاري گفته که قيمتها مرتبا در حال نوسان باشند

T

target

حد سود، take profit، نرخ مورد نظر براي کسب سود و خروج از بازار

tax

ماليات

technical analysis

تحليل رفتار قيمت با استفاده از اطلاعات موجود در نمودار، روندهاي قيمتي و حجم معاملات

tomorrow to next

معامله يک جفت ارز بدون بستن يا تسويه آن تا روز آتي

tomorrow next roll

tomorrow to next

trade

معامله کردن

turn over

گردش مالي، به حجم معاملات اشاره دارد

two way price

نرخ هاي خريد و فروش براي يک جفت ارز

U

unemployment rate

نرخ بيکاري

us prime rate

نرخي که بانک هاي آمريکا به شرکت هايي که مشتري اصلي آنها هستند عرضه مي کنند

up trend

روند صعودي

us treasury bill

اوراق قرضه کوتاه مدت (کمتر از يکسال) دولت آمريکا که اين اوراق بين ۱ميليون تا ۵ ميليون دلار بفروش مي رسند

us treasury note

اوراق قرضه ميان مدت(بين يک تا ده سال) دولت آمريکا که سود آن را شش ماه يکبار پرداخت مي کند

V

value date

تاريخ تسويه يک معامله سلف يا لحظه اي(اسپات)

variation margin

مارجين اضافي، گاها برخي کارگزاران در شرايط پر نوسان درخواست مارجين بيشتري از مشتري مي نمايند

versus

دربرابر، در مقابل، براي مقايسه يک ارز در برابر ارزي ديگر بکار ميرود

volatility

ميزان نوسان و تغيير قيمت در يک بازه زماني مشخص

volume

مجموع حجم معاملات انجام شده در يک بازه زماني مشخص

W

wage

دستمزد، حقوق

Y

yield

بازده

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین مطلب مرتبط

تعیین کیفیت متن ترجمه شده

تعیین کیفیت متن ترجمه شده

با ما گفتگو کنید