آیا در ترجمه روانشناسی سوگیری ذاتی وجود دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
در اکثر کشورهای مدرن، نظریهها، اصطلاحات و شیوههای روانشناسی ریشه در زبان و فرهنگ غرب دارد. این واقعیت ساده برای مترجمان متخصص در حوزه روانشناسی بسیار اهمیت دارد؛ چرا که زبان، محصول فرهنگ و آیینهی مفاهیم و برداشتهای آن از واقعیت است. جای تعجب ندارد که روانشناسی معاصر، لزوماً واقعیتهای موجود در فرهنگهای غیرانگلیسیزبان و غیرغربی را بازتاب نمیدهند.
در این جوامع، واژگان، اصطلاحات و مفاهیم مرسوم روانشناسی ممکن است ناآشنا یا حتی ناشناخته باشند. این مسائل برای پژوهشگران حوزه روانشناسی که به ترجمه آثار خود میاندیشند، بسیار حیاتی است. لازم به ذکر است که در اینجا صرفاً با روانشناسی به عنوان یک حوزه پژوهشی تجربی-علمی سر و کار داریم و مباحث روانکاوی را که بخش عمدهای از نظریههای آن ریشه در زبانهای آلمانی و فرانسوی دارد، مد نظر قرار نمیدهیم.
چالش ترجمه آزمونها و پرسشنامههای روانشناسی
بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران این حوزه، به پژوهشها و آزمونهای خارجی تکیه میکنند. یک مورد آزمایشی جالب، مربوط به روانشناسان فیلیپینی است که با اعتبار میانفرهنگیِ محصولات روانشناسی دستوپنجه نرم میکنند؛ چرا که اکثر این محصولات در کشورهای انگلیسیزبان، مانند ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا، توسعه یافتهاند.
این موضوع تنها مختص به پرسشنامههای روانشناسی نیست، بلکه چالشی همیشگی برای ترجمه متون علمی به شمار میرود. مطالعات نشان دادهاند که پاسخدهندگان دوزبانه، بسته به زبانی که آزمون روانشناسی به آن ارائه میشود، پاسخهای متفاوتی به سؤالات یکسان میدهند. به همین دلیل، استانداردهای گوناگونی برای استفاده از آزمونها و پژوهشهای روانشناسی در زبانها و فرهنگهای دیگر تدوین شده است.
بیایید به برخی از گامهای کلیدی توصیهشده توسط دانشگاه مینهسوتا برای مترجمان حوزهی روانشناسی جهت تضمین صحت ترجمه آزمونها و پرسشنامههایشان نگاهی بیندازیم. با این حال، توجه داشته باشید که این گامها ممکن است برای پژوهشگرانی که مقالات علمی برای انتشار مینویسند، کاربرد کمتری داشته باشد.
اولاً، باید حداقل دو مترجم برای انجام و بازبینی ترجمه وجود داشته باشند. این مترجمان باید در زبانهای مبدأ و مقصد تسلط داشته و از دانش علمی معتبر حوزهی روانشناسی برخوردار باشند. حداقل یکی از این مترجمان باید از فرهنگ یا کشور زبان مقصد باشد.
ثانیاً، دو مترجم باید متن را به طور مستقل ترجمه کرده و سپس نتایج خود را مقایسه کنند. در ادامه، آنها باید در مورد هرگونه اختلاف در ترجمه به توافق برسند.
سومین گام، تهیهی یک ترجمه معکوس است. در این مرحله، فرد سومی متن را به زبان انگلیسی برگردانده و آن را با متن اصلی مقایسه میکند. هرگونه اختلاف در ترجمه باید مورد بحث و بازنگری قرار گیرد.
روانشناسیِ ترجمه روانشناسی
وفادارترین مترجمان به درک عمیق فرهنگ مقصد و خودشان نیاز دارند. خودآگاهی به معنای آن است که مترجم از عوامل روانشناختی ذهنیای که بر ترجمه او تأثیر میگذارند، آگاه باشد. از این رو، ترجمه روانشناسی پلی است که اطلاعات را بین دو فرهنگ منتقل میکند. مترجمان روانشناسی با دو روایت از واقعیت و دو نقطهی مرجع متفاوت تعامل برقرار میکنند.
برای درک عمیق یک زبان، باید فرهنگ آن را درک کرد. بنابراین، بهترین مترجمان، فرهنگ مبدأ و فرهنگ مقصد خود را به خوبی میفهمند. با این حال، درک یک فرایند روانشناختی ذهنی است. درواقع، کوزما و دِژیکا-کارتیس در مقالهی «رویکردی روانشناختی به آموزش حرفهای ترجمه» توضیح میدهند که روانشناسی و خودآگاهی مترجم، کلیدهای دقت در ترجمه هستند.
تأثیر زبان غالب روانشناسی بر ترجمه
با توجه به اینکه انگلیسی زبان غالب روانشناسی معاصر است، این امر چه معنایی برای مترجمان دارد؟
برای پاسخ به این پرسش، لازم است به برخی از مهمترین ابزارهای مورد استفادهی روانشناسان امروز نگاهی بیاندازیم. نخست اینکه، متخصصان بهداشت روان در سراسر جهان از «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» (DSM) استفاده میکنند. این راهنما، مرجعی معتبر است که توسط «انجمن روانپزشکی آمریکا» (APA) منتشر میشود.
انجمن روانپزشکی آمریکا، پیشروترین سازمان روانپزشکی در جهان است که مورد پذیرش بیش از ۱۰۰ کشور قرار دارد. علاوه بر این، «شیوهنامهی ارجاعدهی انجمن روانشناسی آمریکا» نیز به عنوان یک راهنمای معتبر توسط تقریبا تمامی مجلات مهم علوم اجتماعی به کار گرفته میشود.
دکتر لورتا اولویدین، در مقاله خود با عنوان «روانشناسی ترجمه در تعاملات میانفرهنگی» توضیح میدهد که ترجمه مقاله روانشناسی و روانپزشکی صرفا یک مسئلهی بینمتنی نیست؛ بلکه چالشی میانفرهنگی و فعالیتی اجتماعی هم به شمار میرود. این را در نظر بگیرید که اگر فرهنگ انگلیسیزبانِ غرب، روانشناسی معاصر را هدایت میکند، پس این مفاهیم و برداشتهای واقعیتِ غربی هستند که بر درک روانشناسی در فرهنگهای غیرانگلیسیزبان و غیرغربی تأثیر میگذارند.
چالش واقعی برای مترجمان، نحوهی برقراری تعادل میان احترام به متن مبدأ و نیاز به انطباق مواد با زبان مقصد است؛ این انطباق در راستای شناسایی و احترام به مسائل میانفرهنگی صورت میگیرد. برقراری این تعادل، مستلزم ارتباط نزدیک میان نویسندگان پرسشنامه، مترجمان و پژوهشگرانی است که با نسخهی ترجمه شده کار خواهند کرد.
نکات کلیدی برای مترجمان حوزهی روانشناسی
- ترجمهی متون روانشناسی فراتر از کلمات است. این ترجمه، دربارهی فرهنگ و برداشتهای واقعیت نیز هست.
- بخش اعظم روانشناسی معاصر از فرهنگ انگلیسیزبان و غربی نشأت گرفته است؛ بنابراین، ترجمهی متون روانشناسی میتواند انتقال مفاهیمی ناآشنا یا حتی ناشناخته را دربرداشته باشد.
- مترجمان حوزهی روانشناسی نیازمند سطح بالایی از خودآگاهی و درک عمیق از فرهنگهای مبدأ و مقصد هستند.
- باکیفیتترین ترجمههای روانشناسی حاصل کار بیش از یک نفر است؛ این کارگروهی به میانجیگری اختلافات ناشی از ترجمههای دو مترجم و تکمیل فرایند برگرداندن ترجمه (بازترجمه) کمک میکند.