چگونه از ترجمه تحت اللفظی در متون دانشگاهی اجتناب کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
بزرگترین چالش پیش روی مترجمان
یکی از دوستانم که اخیراً به دنبال تقویت مهارت ترجمهاش بود از من پرسید: «اگر بخواهی به یک مترجم تازه کار نصحیتی بکنی، آن چه خواهد بود؟» بدون معطلی پاسخ دادم: «از ترجمه تحت اللفظی بپرهیز». به عنوان یک ویراستار آکادمیک در برناترجمه، این رایجترین مسئلهای است که هنگام بررسی ترجمه مقاله، ترجمه کتاب و موارد مشابه با آن مواجه میشوم: متونی که در عین قابلفهم بودن، بهطور قابلتوجهی تحت اللفظی هستند.
بگذارید بیشتر توضیح بدهم. وقتی میگویم «تحت اللفظی» منظورم متنی نیست که کلمه به کلمه ترجمه شود. من در واقع به مشکل ظریفتری اشاره میکنم: ترجمهای که از نظر فنی «درست» است - قطعاً «ترجمه گوگل» نیست - اما همچنان شکل، نظم و ویژگیهای زبانی منبع خود را از نزدیک تقلید میکند.
البته مواردی وجود دارد که ترجمه تحت اللفظی ممکن است ارجح باشد (مثلاً متون حقوقی و پزشکی) و این موضوعی است که مترجمان و مشتریان باید قبل از شروع پروژه به صراحت در مورد آن صحبت کنند. اما به طور کلی، مشتریان میخواهند متون آنها ترجمه شود تا پیام یا تحقیق آنها بتواند به طور مؤثر به مخاطبانی برسد که فقط با زبان مقصد آشنا هستند. زمانی که مشخص شود که متن مقاله انگلیسی نیتیو نیست و از زبان دیگر به انگلیسی ترجمه شده، به سختی میتواند خود را به خوانندگان نیتیو آن زبان بقبولاند. در واقع، حس ناقص بودن را به مخاطب القاء میکند و او را به چالش میکشد.
این مشکل در متون بسیاری رخ میدهد. اجتناب از لیترالیزم یا پیروی تحت اللفظی، سختترین بخش مترجم بودن است. این امر مستلزم بهکارگیری چندین مهارت مختلف به طور همزمان است: درک مطلب، مهارت نوشتن، دانش زبان و موارد دیگر. بنابراین، مترجم باید معنا را از زبان مبدأ استخراج کند و در عین حال از تأثیر سبکی-زبانی آن بگریزد. این معادل تلاش یک فرد برای خواندن یک ترانه است در حالی که ترانه دیگری نیز در حال پخش است. توانایی در این مهارتها واقعاً یک استعداد نادر است.
اولین قدم برای پرورش این استعداد، ایجاد آگاهی صریح از تمایل طبیعی فرد به ترجمه تحت اللفظی است. هنگامی که مترجم این مشکلات را شناسایی کرد، میتواند آگاهانه راهبردهایی را برای غلبه بر آنها اتخاذ کند. این امر با تمرین میتواند کم کم برطرف شود و به طور قابلتوجهی کیفیت و خوانایی ترجمههای فرد را بهبود بخشد.
این موضوع نیاز به بررسی دقیقتری دارد، اما در حال حاضر، چند نمونه از استراتژیهایی را که شخصاً برای بهبود ترجمه خود اتخاذ کرده ام، ارائه خواهم داد. در حالی که نمونههای من مربوط به حوزه تخصص من خواهد بود (ترجمه فارسی به انگلیسی)، اما اصول پشت آنها به یک اندازه برای همه جفتهای زبان قابل اجرا هستند.
اول- افعال، اسمها، صفتها و حتی اشکال مختلف افعال (مفعول و فاعل و زمانهای مختلف) را آزادانه تغییر دهید.
این که یک اسم، فعل یا صفت متناسب با زبان مقصد به چه صورت استفاده میشود اغلب خاص همان زبان است. برای مثال عبارت “She had fear of the upcoming battle” از نظر فنی صحیح است، اما یک شخص نیتیو در متون تخصصی شاید به این صورت ننویسد و اسم را به صفت تبدیل کند مثل “she was afraid of the upcoming battle.”.
برای آوردن چند مثال از ترجمه فارسی به انگلیسی، ترجمه زیر را در نظر بگیرید:
“this does not interest to me” (verb)
“I do not find it interesting” (adjective)
حال این دو مورد ببینید، متون آکادمیک بیشتر تمایل به خلاصه و گزیده گویی دارد:
“he reached a conclusion”
“he concluded.”
در مورد فرمولهای مثبت و منفی هم همینطور. مثلا “not complicated” و “simple”. متون آکادمیک تمرکز بر سادهگویی و خلاصه گویی دارد.
از این استراتژی برای انتخاب کلمات و عباراتی استفاده کنید که در زبان مقصد بهترین کاربرد را دارند و در عین حال معنای متن مبدأ را حفظ کنید.
دوم- نیاز نیست یک جمله واحد را به همان یک جمله واحد ترجمه کنید.
گاهی اوقات حفظ کامل مرزهای جمله طبق متن منبع در فرایند ترجمه منجر به فرمولبندیهای غیرقابل مدیریت طولانی و پیچیده میشود (یک مسئله رایج هنگام ترجمه از فارسی مختصر به انگلیسی یا بالعکس). مترجمان باید جملات را تقسیم کنند، ترتیب آنها را مجدداً ترتیب دهند، یا حتی از سمی کلون، خط تیره و پرانتز استفاده نمایند. ترجمه ضعیف باعث ایجاد بحران فرهنگی می شود.
سوم- از نحو بهره بگیرید.
ترتیب کلمات در متن مبدأ همیشه تابع معنا نیست. اغلب منعکسکننده سبک خاص یک زبان خاص است. مترجمان باید جملات را آزادانه جابهجا کنند، یک عبارت فعل را از ابتدای جمله به انتهای آن منتقل کنند یا موضوع جمله را از آخر به ابتدا منتقل کنند. نکته مهم این است که کلمات باید به ترتیبی باشند که برای خواننده مورد نظر طبیعی و واضح به نظر برسد تا اینکه به طور دقیق نحو منبع را تقلید کند. سخت ترین جملات برای تلفظ در زبان انگلیسی را باید طوری جا به جا کنید که ترجمه آن به راحتی قابل فهم باشد.
چهارم- از ترجمه کلمه کلمه ضربالمثلها و اصطلاحات خودداری کنید.
همیشه باید در ترجمه اصطلاحات دقت زیادی صورت بگیرد زیرا دست کم گرفتن این مورد باعث کم کیفیت شدن ترجمه میشود. مثلا برای ترجمه سحرخیز باش تا کام روا شوی به انگلیسی باید گفت early bird catch the worm. حال با خودتان مرور کنید که اگر قرار بود جمله عبارت فارسی کلمه به کلمه ترجمه شود نتیجه چه میشد!
پنجم- فراتر از تعاریف فرهنگ لغت فکر کنید و سعی کنید مفهوم یک کلمه را درک کنید نه فقط معنای آن را.
دیکشنریها در کمک به درک زبان بسیار خوب هستند. با این حال، همیشه ابزار مناسبی برای ترجمه نیستند. هنگام ترجمه متون تخصصی باید حتماً بررسی کنیم که کلمه مورد در زمینه کدام رشته تخصصی میباشد تا بتوانیم مطمئن شویم که معدل ارائه شده در دیکشنری برای رشته مورد نظر صحیح است یا خیر. قطعاً این کار توسط یک مترجم متخصص قابل انجام است.
ششم- متن ترجمه شده را بارها و بارها بخوانید.
این کار برای همه نوشتهها مهم است، اما من معتقدم که برای ترجمه اهمیت ویژهای دارد. فهمیدن اینکه متن ترجمه شده توسط مترجم چقدر نیتیو است شاید کار آسانی نباشد. بنابراین مهم است که یک متن را بیش از یک بار بخوانید. حتی در صورت امکان روز بعد این کار را انجام دهید تا به درستی مشکلات آن را ارزیابی کنید. سعی کنید به عنوان یک ناظر بیطرف از عمل ترجمه این کار را انجام دهید.