تعریف ویژگی‌های یک ترجمه خوب

تعریف ویژگی‌های یک ترجمه خوب

تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۰۹/۱۹

تعریف ویژگی‌های یک ترجمه خوب

 

تفکیک یک ترجمه خوب از یک ترجمه ضعیف، کار آسانی است. یک ترجمه خوب، بسیار روان است، از زبانی مناسب استفاده می‌کند به گونه‌ای که احساس می‌شود دقیقاً برای مخاطب مدنظر نوشته شده است. برعکس، یک ترجمه ضعیف، سرشار از اشتباهات گرامری بوده، جملاتی قلمبه‌سلمبه داشته و برای خواننده بدون معنی است.

 

اما رازهای یک ترجمه موفق چه هستند؟ چه چیزی باعث یک ترجمه خوب می‌شود؟ در اینجا می‌خواهم از فکر کردن در زمینه خدمات ترجمه‌ای از جنبه تجاری کمی فاصله بگیرم و عمده تمرکز خود را روی چنین پرسش‌هایی معطوف کنم؛ اما قبل از هر چیز بیایید یک نگاه گذرا به کتاب‌های تاریخی داشته باشیم.

 

مترجمان مشهور در سرتاسر تاریخ درباره ترجمه چگونه فکر می‌کنند؟

 

امروزه ما به پیشوایان کسب‌وکار توجه می‌کنیم تا از آنها الهام بگیریم و رازهای موفقیتشان را گلچین کنیم. در بخش ترجمه نیز، نگاه کردن به پشت سر، برای دیدن آنچه می‌توانیم از مترجمان مشهور گذشته یاد بگیریم، ارزش خود را دارد. در زیر اندیشه‌های چندین مترجم مشهور دنیا ذکر شده است.

 

سنت جروم (Saint Jerome)

 

سنت جروم یک محقق مسیحی است که بیشتر به خاطر ترجمه بخش عمده‌ای از انجیل از زبان عبری و مصری به زبان لاتین، شهرت پیدا کرده است. سنت جروم به ترجمه تحت‌اللفظی اعتقادی نداشت، بلکه به ترجمه حسی معتقد بود. به همین منظور، ترجمه‌های وی علاوه بر داشتن کیفیت سبکی، معنای متن اصلی را به زیبایی منتقل می‌کنند.

 

ترجمه سنت جروم از انجیل که از آن به‌عنوان ولگیت (vulgate) یاد می‌شود، به کتاب مقدس رسمی‌کاتولیک تبدیل شده است. vulgate نسخه یا ترجمه لاتین کتاب انجیل که توسط سنت جروم در اواخر قرن چهارم قبل از میلاد نوشته شد. مترجم طبق تعریف آکسفورد 2002 است. برای هزاره‌ها یا افراد بعد از آنها، ولگیت (vulgate) تنها ترجمه در دسترس کتاب مقدس به زبان لاتین محسوب می‌شود. این بدین معنا نیست که این ترجمه بدون عیب و نقص است. ترجمه غلط کلمه عبری keren باعث شده که هنرمندان کتاب‌شناسی تصاویر بی‌شماری از موسی با شاخ‌هایی روی سرش را به تصویر بکشند، چرا که سنت جروم آن را به‌عنوان "شاخ‌های رشد یافته" ترجمه کرده بجای اینکه آن را به معنی واقعی یعنی "نور تشعشع کننده" ترجمه کند.

 

کلودین پی کاردیت (Claudine Picardet)

 

مترجمین زن معروف در کتاب‌های تاریخی به خوبی خود را نشان داده‌اند، از جمله خانم هواشناس، معدن شناس و شیمی‌دان کدوین پیکاردیت. دانش علمی پیکاردیت و مهارت‌های زبانی گسترده وی، باعث شد که وی بتواند در اواخر قرن هجدهم دامنه‌ای از مطبوعات علمی منتشر شده را از زبان‌های مبدا انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی و سوئدی به زبان فرانسه ترجمه کند.

 

پیکاردیت به خاطر کارهایش در خلق حسی از ارتباط در هنر ترجمه معروف است. او برای تشکیل گروه‌های مناظره علمی تلاش زیادی کرد و هزاران صفحه از ترجمه‌های خود را با جامعه علمی به اشتراک گذاشت. دیدگاه وی نسبت به ترجمه، ترجمه را از یک امر انفرادی دور کرد و آن را به امری تعاملی‌تر و مشارکتی‌تر تبدیل کرد.

 

ویلهلم ون هامبولدت (Wilhelm von Humboldt)

 

فردریک ویلهلم کریستین کارل فردیناند ون هامبولدت یک دانشجوی پروسی زبان باسک (در بین دیگران) بود که نقش قابل‌توجهی در زبان‌شناسی قومی و فلسفه کرد. او یکی از اولین مترجمانی بود که عمق ارتباط زبان با فرهنگ گوینده زبان را ابراز داشت و نشان داد که چگونه صداهای تولید شده در هر جامعه‌ای، تکامل را در آن جامعه در برگرفته و نشان می‌دهند.

 

کارهای او در زمینه زبان‌شناسی هنوز هم تا به امروز مورد احترام است. ویلهلم ون هامبولدت به خاطر ترجمه شعرهای پیندار و آسیلوس از زبان مصری به آلمانی مورد توجه است.

 

جورج لوئیس بورگس (Jorge luis Borges)

 

جورج لوئیس بورگس اولین ترجمه موفق خود را در سن نه سالگی ارائه داد، وقتی یک مجله محلی ترجمه"شاهزاده شاد" نوشته‌ی اوسکار وایلد را از انگلیسی به اسپانیایی منتشر کرد. در طول سال‌ها، جورج لوئیس به ترجمه کارهای ادلی ویلیام فولکنر، فرنز کافکا، ویرجینیا ولف، رودیارد کیپلینگ، ادگار آلن پو، والت ویت من و سایر متون به اسپانیایی ادامه داد.

 

بورگس از نظر تفکر خود در زمینه ترجمه‌هایش، تمایل به اِعمال خیانتی شاد و خلاقانه در کار‌هایش داشت، احساس می‌کرد که چسبیدن زیاد به متن اصلی نه مهم است و نه مطلوب است.

 

آیا یک توافق جهانی وجود دارد؟

 

چه چیزی یک ترجمه عالی را ایجاد می‌کند؟ بدیهی است که در هر کشوری ایده‌های مختلفی وجود دارد زیرا عوامل فرهنگی وارد عمل می‌شوند؛ اما، عناصر کلیدی ویژه‌ای وجود دارند که بیشتر مردم بر آنها اتفاق‌نظر دارند.

 

مترجم

 

اول و مهم‌تر از همه، آنچه باعث عالی شدن یک ترجمه می‌شود، مهارت‌ها و تجربه مترجم است؛ بنابراین، چه چیزی باعث می‌شود مترجم خوب باشد؟ مهارت‌های لازم اساساً در دو دسته قرار می‌گیرند: ترجمه و نوشتن. تنها درک و ترجمه متون منبع کافی نیست. همچنین مترجم باید یک نویسنده خُبره باشد به گونه‌ای که در عین حال که به متن منبع چسبیده، همچنین با فصاحت و بلاغت مفاهیم را منتقل می‌کند.

 

درک مخاطب

 

بعد از آن، درک مترجم از مخاطب و نیازهایش پیش می‌آید. برای مثال ترجمه داستان بسیار با ترجمه تبلیغات رسانه‌های اجتماعی متفاوت است در تبلیغات انتظار می‌رود خواننده در یک عملی خاص شرکت کند (و معمولاً از پول نقدشان فاصله بگیرند). در این مواقع، تعریف یک ترجمه خوب متفاوت خواهد بود. یک رمان که به خوبی ترجمه‌شده نسبت به یک تبلیغ ترجمه‌شده قرابت بیشتری با متن اصلی دارد، تبلیغ ممکن است برای رسیدن به اهداف مطلوب خود، از مواد دیزلی استفاده کند. هردوی آنها می‌توانند ترجمه‌های موفقی باشند، هرچند رویکرد مترجم در هرکدام متفاوت خواهد بود.

چنین امری برای هر چیزی که ترجمه می‌شود از متون حقوقی گرفته تا شعر، صادق است.

 

ترجمه نامحسوس

 

همان‌طور که در بالا عرض کردم، یک ترجمه خوب، در هنگام خوانده شدن به نظر می‌رسد که گویی به زبان مخاطب هدف نوشته شده است. حقیقتی که متن ترجمه‌شده است، نباید محسوس باشد. چگونگی مترجم لحن خود را با مفهوم و آهنگ مؤلف هماهنگ می‌کند، تأثیر به سزایی در این امر دارد.

 

لمس انسانی

 

هرچند ترجمه IT مسیری طولانی را پیموده است، لمس انسانی همچنان در درخشان کردن ترجمه، امری ضروری است. ابزار ترجمه وقتی به درستی و با دقت استفاده شوند، می‌توانند باعث سریع‌تر شدن ترجمه شوند اما، ترجمه کامپیوتری از نظر مهارت و ظرافت همچنان نمی‌تواند ترجمه انسانی رقابت کند.

 

استانداردهای تنظیمی بین‌المللی برای ارائه کار ترجمه

 

بسیاری از کشورها استانداردهای تنظیمی خاص خود را برای کار ترجمه دارند. در زیر چندین نمونه از آنها آمده است. همچنین اطلاعات آنلاین زیادی برای کسانی که به دنبال یک نمایندگی از ویژگی‌های خاص هستند وجود دارد – می‌توانید فهرستی از بهترین آنها را با کلیک کردن در زیر مشاهده کنید.

 

ترجمه حرفه‌ای

 

وقتی حرف از ترجمه حرفه‌ای به میان می‌آید، چندین استاندارد کیفیت موجود هستند. رهنمون‌های تضمینی کیفی برای هر منطقه و مصرف، متفاوت هستند. ما در خدمات ترجمه، استانداردهای کیفی زیر را دنبال می‌کنیم:

 

ترجمه ادبی

 

در هنگام ترجمه ادبی، تنها در آخر کار نتیجه، معلوم می‌شود. هر خواننده بعد از خواندن کتاب، کیفیت کار را با معیارهای خود قضاوت می‌کند؛ یعنی، ترجمه‌هایی وجود دارند که بسیار ممتاز هستند. ترجمه‌های بودلایر (Baudelaire) از شعر، نمونه مشهودی از این دسته هستند و برخی معتقدند که ترجمه از خود شعر اصلی بهتر است (و برخی به شدت مخالف این گفته هستند).

 

اخیراً، روزنامه‌نگار و رومان نویس گاریل گارسیا مارکوز، بعد از سه سال انتظار برای گرگوری راباسا برای ارائه یک ترجمه از کتاب "صد سال تنهایی"، اعلام داشت که ترجمه بهتر از متن اصلی است. هیچ تحسینی برای یک ترجمه ادبی، بیشتر از این نمی‌تواند باشد.

 

مترجمان ادبی شغل خطیری بر عهده دارند. هم باید بر متن اصلی وفادار باشند و هم باید متن را با یک سبکی قابل مقایسه با متن مبدا برگردان کنند، این کار بسیار بسیار دشواری است.

 

از نظر استانداردهای کیفی رسمی، مترجمان ادبی یا آژانس‌های ترجمه ادبی می‌توانند برای انجام موارد ذکر شده بالا و یا معادل‌های محلی آنها، بکار گرفته شوند، آنها باید برای انجام این کار علاقه‌مند باشند؛ اما وقتی این سوال مطرح می‌شود که آیا ترجمه به‌خوبی انجام شده یا خیر، پاسخ این سوال، عمدتاً بستگی به نظرات شخصی خوانندگان دارد و البته بستگی به منتقدان، داستان مدنظر، باید به اندازه کافی با کیفیت و برجسته باشد.

 

به نظر شما چه چیزی باعث موفقیت یک ترجمه می‌شود؟

 

در این متن، عناصر مختلفی که باعث موفقیت یک ترجمه می‌شوند پوشش داده شد، اما ترجمه موفق به چه معنا است؟ شما می‌توانید نظر خود را در پایین کامنت کنید (بنویسید) تا افکار خود را راجع به اینکه چطور می‌توان باعث درخشش یک ترجمه شد و چرا انجام این عمل، اینقدر مهم است، به اشتراک بگذارید. من منتظر نظرات شما هستم.

 

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین مطلب مرتبط

تعیین کیفیت متن ترجمه شده

تعیین کیفیت متن ترجمه شده

با ما گفتگو کنید